Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-02@05:03:51 GMT

فیلم‌های رنگارنگ سینمای ایران

تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۰۸۳۲۱

فیلم‌های رنگارنگ سینمای ایران

خاکستری، ابلق، قرمز، زرد، آبی و صورتی از جمله عناوین فیلم‌های رنگی سینمای ایران هستند که در طول سال‌های گذشته توسط کارگردانان مختلف در ژانرهای متنوع تولید شده‌اند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم‌های زیادی در سینمای ایران و جهان با اسامی رنگ‌ها ساخته شده است. در همین رابطه شماری از کارشناسان سینما معتقدند انتخاب رنگ‌ها برای نامگذاری یک فیلم نه اتفاقی است و نه از سر علاقه به یک رنگ خاص و هرکدام از رنگ‌ها نمادی از یک موضوع هستند، که از دل محتوای فیلم بیرون می‌آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این مطلب، فیلم‌هایی را که عناوینشان از یک رنگ گرفته شده است مرور کردیم و به عبارتی، نگاهی متفاوت به «فیلم‌های رنگی» داشتیم.

زرد

کارگردان: مصطفی تقی‌زاده

نماد رنگ: رنگ زرد را نشانه ذهن و تفکر برتر می‌دانند. همچنین این رنگ، روشنی و گرما، فضیلت جویی، امید، شادمانی و سرخوشی را نشان می‌دهد. از ویژگی‌های منفی رنگ زرد این است که نشان دهنده خیانت، بی ایمانی، ناامیدی، ترس و حرص است.

داستان فیلم: سه دوست و همکار قصد ثبت یک پروژه را دارند اما در آستانه سفر، یکی از آنها (شهرام حقیقت دوست) به کما می‌رود. او برای زنده ماندن به پیوند کبد نیاز دارد و دوستانش برای تأمین هزینه دست به کار می‌شوند و در این میان پرده‌ها کنار می‌رود و راز مهم دوست به کما رفته برملا می‌شود.

نسبت فیلم و رنگ: انتخاب اسم زرد هوشمندانه است؛ ابتدا اینکه یکی از موضوعات اصلی آن بیماری کبد است و از این حیث داستان فیلم با نام آن انطباق دارد. در ابتدای فیلم با شور و هیجان چند جوان رو به رو هستیم که امیدوارانه در پی پروژه‌شان هستند. از این منظر هم می‌توان اسم زرد را با مسما دانست. در عین حال در فیلم خیانت هم صورت می‌گیرد و معلوم می‌شود مرد به کما رفته مدتی با زنی غیر از همسر خودش (ساره بیات) ارتباط داشته است.

صورتی

کارگردان: فریدون جیرانی

نماد رنگ: این رنگ از عشق و احساسات سخن می‌گوید و به فرد احساس آرامش می‌دهد. قلب انسان از دیرباز با رنگ صورتی یا قرمز به تصویر کشیده می‌شده و این رنگ نشانگر دوستی است و حس شادی و نشاط را برای انسان‌ها به وجود می‌آورد.

داستان فیلم: «صورتی» جزو فیلم‌هایی است که با زبان نه چندان جدی می‌خواهند مشکلات زن و شوهری را به چالش بکشند. «جیرانی» داستان زن و شوهر هنرمندی را به تصویر کشید که بعد از سال‌ها قصد جدایی دارند. آن‌ها از هم دور شده‌اند و جداگانه زندگی می‌کنند.

در این میان، فرد سوم یعنی فرزند آنها و زنی دیگر، زمینه علاقه‌مندی شأن را فراهم می‌کند که در نهایت به از سرگیری زندگی مشترک ختم می‌شود. نسبت فیلم و رنگ: جیرانی بعد از «قرمز» سراغ رنگی از همین طیف رفت و صورتی را برای روایت داستان فیلمش انتخاب کرد.

این بار هم بین زن و شوهر اختلاف است اما نوع برخورد فیلم با این بحران، شوخی است. پس برای انتخاب نام فیلم چه رنگی بهتر از صورتی؟! مفهوم عشق که در صورتی وجود دارد در بخش‌هایی از فیلم، جاری است.

آبی

کارگردان: حمید لبخنده

نماد رنگ: رنگ آبی، معنایی آسمانی دارد. در هنر باستانی شرق، رنگ آبی روشن یادآورزندگی، سپیده‌دم، فصل بهار، شکوفه‌ها و حاصلخیزی است. در میان مردم، آبی نشانه آرامش است و البته نمادی از تخیل.

داستان فیلم: مهتاب (هدیه تهرانی) با ارسطو (بهرام رادان) تصادف می‌کند و از صحنه می‌گریزد. ارسطو دنبال اوست و با پیدا کردن مهتاب، قصد گروکشی دارد. کم کم اما علاقه‌ای بین این دو شکل می‌گیرد که منجر به ازدواج می‌شود. البته بعد از ازدواج، کشمکش ادامه دارد و در نهایت یک پایان خوش رقم می‌خورد.

نسبت فیلم و رنگ: می‌توان نشانه‌هایی از همنشینی اسم و داستان فیلم را پیدا کرد اما آن قدر قصه ضعیف و تخیلی است که حتی نمی‌توان باور کرد مبنای انتخاب آن به خاطر مفهوم خیال‌پردازی موجود در رنگ آبی است. شاید دلیل انتخاب این اسم، رستورانی است که کاراکترهای اصلی در آن قرار می‌گذارند و آبی نام دارد.

ابلق

کارگردان: نرگس آبیار

نماد رنگ: ابلق به معنای دو رنگی است. سفید وقتی کنار هر رنگ دیگری به خصوص سیاه قرار می‌گیرد، ترکیبی ابلق را پدید می‌آورد. گاهی چرخ روزگار را به ابلق تعبیر می‌کنند از آن منظر که پستی و بلندی دارد و سیاهی و سفیدی به‌طور معمول کنار هم قرار می‌گیرد.

داستان فیلم: فیلم ابلق در یک محله فقیرنشین در اطراف شهر تهران روایت می‌شود. زنی به نام راحله، مورد اذیت از سوی یکی از اعضای فامیل قرار می‌گیرد و این مسئله اتفاق‌های فیلم را رقم می‌زند.

نسبت فیلم و رنگ: ابلق در فیلم به دو معناست. معنای ظاهری آن به رنگ کبوترهایی برمی‌گردد که مورد علاقه همسر راحله هستند و روی آنها شرط‌بندی می‌کند. او کبوترهایش را بیشتر از خانه و زندگی‌اش دوست دارد و از این جهت نام درست و دقیقی برای فیلم است. از منظر دیگر، ابلق را می‌توان دورنگی اشخاص یا سیاهی تنیده در دل سفیدی یا حتی تضاد میان ظاهر و باطن اشخاص تعبیر کرد.

خاکستری

کارگردان: مهرداد میرفلاح

نماد رنگ: خاکستری، نشانه ترس و فقدان احساس است و شفافیت و درخشندگی دیگر رنگ‌ها را کم می‌کند. رنگ خاکستری به بی تفاوتی، عدم مشارکت و همکاری و سستی و تنبلی افراد اشاره می‌کند. خاکستری همچین معنای خنثی بودن دارد.

داستان فیلم: «خاکستری» روایت زندگی بیتا است که از شهرستان به تهران آمده و در دانشکده با فرهاد آشنا می‌شود و با هم قرار ازدواج می‌گذارند. بیتا، فرهاد را به پسرعمویش ترجیح می‌دهد اما پدرش راضی نیست. در دوران آشنایی، بیتا به خیانت فرهاد پی می‌برد.

نسبت فیلم و رنگ: در بخش‌هایی از فیلم مفهوم فقدان احساس و ترس جاری است که یکی از نشانه‌های خاکستری همین است. این ترس از ورود بیتا به تهران و نگرانی خانواده شروع می‌شود و در فصل مخالفت با ازدواج به اوج می‌رسد. از آن سو در فیلم خیانت هم وجود دارد که به رنگ زرد پهلو می‌زند. شور عشق و عاشقی آن هم به قرمز نزدیک است ولی انتخاب نهایی نویسنده و کارگردان، خاکستری بوده است. این رنگ قرابت بیشتری با تم فیلم دارد.

قرمز

کارگردان: فریدون جیرانی

نماد رنگ: قرمز در فرهنگ و باورهای مختلف معانی مختلفی دارد. در شرق، رنگ قرمز یادآور آتش و از طرفی نشان دهنده تولد دوباره است. در برخی ادیان، رنگ قرمز یادآور گناه بوده است. در باور عمومی، قرمز نشانه‌ای برای هشدار، خشونت، التهاب و خونریزی است.

داستان فیلم: ناصر (محمد رضا فروتن) دچار بیماری سوءظن یا اختلال شخصیت پارانوئید است و مدام همسرش (هستی با با بازی هدیه تهرانی) را کتک می‌زند. کارشان بارها به دادگاه کشیده می‌شود اما ناصر به هستی علاقه مند است و با ابراز ندامت و محبت زندگی‌اش را پی می‌گیرد. در نهایت بعد از یک مشاجره شدید که بین این زن و شوهر در می‌گیرد، ناصر تعادل روحی خود را از دست می‌دهد و کشته می‌شود.

نسبت فیلم و رنگ: فریدون جیرانی اسم فیلمش را بر اساس مفهومی که در باور عمومی درباره رنگ قرمز وجود دارد، انتخاب کرده است: خشونت و خونریزی. در عین حال فصل‌هایی از فیلم به معنای شورانگیز قرمز پهلو می‌زند که مرد محبت می‌کند و با بیان و رفتارش عمق علاقه‌اش را به همسرش نشان می‌دهد.

از این منظر داستان و اسم فیلم قرابت کامل با هم دارند. در طول فیلم، جوشش عشق مرد به زن و البته خشونت ناتمام ناصر را می‌توان به یکی از مفاهیم موجود در رنگ قرمز نسبت داد و نتیجه گرفت کلیت فیلم هم با رنگ قرمز هم‌خوانی دارد. پایان فیلم هم با مرگ و ریخته شدن خون همراه است و همخوانی اسم و مفهوم فیلم قرمز کامل می‌شود.

کد خبر 642215

منبع: ایمنا

کلیدواژه: فیلم خاکستری قرمز ابلق فیلم سینمایی زرد آبی صورتی فریدون جیرانی حمید لبخنده نرگس آبیار سینمای ایران شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق داستان فیلم نماد رنگ رنگ قرمز رنگ ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۰۸۳۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران

به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، در دهه پنجاه مهم‌ترین شمایل معلم پرویز فنی‌زاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلم‌های ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جاده‌های سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیت‌های معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلم‌هایی که معلم‌ها در آنان نقش محوری ایفا می‌کردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم به‌یادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.

دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنی‌زاده در فیلم «رگبار»)


به‌یادماندنی‌ترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمی‌داد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محله‌ای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهم‌ترین و محوری‌ترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه می‌دهد. اداره‌کردن کلاسی شلوغ با پسربچه‌هایی شیطان مهم‌ترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است‌. فیلم با علاقه‌مندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانش‌آموزان، وارد فضایی عاطفی می‌شود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان می‌رسد. معمولا به انبوه تمثیل‌ها و استعاره‌ها در فیلم «رگبار» اشاره می‌شود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمی‌خواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموس‌ترین غریبه‌هایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنری‌اش آفریده است.

دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»


علی ناصری، معلم زیست‌شناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دهه‌ای که تعداد زیادی از شخصیت‌های سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و به‌یادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلم‌های سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و می‌کوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم به‌عنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفق‌ترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستان‌ها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان به‌عنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوست‌داشتنی و تأثیرگذار بود.

رامین پرچمی در «ضیافت»(۱۳۷۴)


رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محله‌اش نمی‌رود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس می‌آید تا به عهدی که سال‌ها پیش با رفقا بسته‌اند وفادار باشد. بین شخصیت‌های فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگی‌اش از همه رفقا پایین‌تر است و ازدواج نکرده و راز علاقه‌اش به منیر خواهر عبد(پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عرب‌نیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی به‌عنوان معلمی شریف بیشتر در یادها می‌ماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.

رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع»۱۳۸۹


تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش می گذارد که مسبوق به سابقه نبود.مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی می‌گیرد، مجبور می‌شود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بی‌فایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بی‌دست‌وپا، و شیطنت دختران دانش‌آموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری می‌شود. دختران دانش‌آموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک می‌بینند تا این دو مجرد میانسال را در روبه‌روی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزه ترین شخصیت های معلم سینمای ایران را ساخته است.


 منبع: همشهری آنلاین

دیگر خبرها

  • ۵ معلم از ۵ دهه؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
  • «ایساتیس» پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه شد
  • ۵ معلم از ۵ دهه سینمای ایران؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • ۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران
  • رضا شیخی درگذشت
  • فیلمبردار سینمای ایران درگذشت
  • افزایش سقف حمایت از تولید فیلم‌کوتاه تا ۲۵۰ میلیون تومان
  • شکست یک جنبش بزرگ با توطئه‌های رنگارنگ داخلی و خارجی